برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,ساعت 11:14 نویسنده sh |

1 روز مونده به تولدت عشقم.ضربانای قلبم داره تند تند میزنه.

شدی چند ساله عشقم؟22 ساله وای که چقد زود گذشت از

آخرین نگاهمون تا به الان چقدر پیر شدیم عشق من.روزی که

اخرین نگاهمون بهم بود تازه شده بودی 18 ساله.5 سال گذشت

عشقم.5 سال گذشت از اون نگاه قشنگت که موقع خداحفظی

بهم کردی.وای دلم چشات و خواست نفسم برق اون نگاهتو خواست

چشات کجاس عشق من؟میخوام انقدر بهش نگاه کنم که برا شب

تولدت مست بشم مطمئنم الان اون چشای قشنگت الان قشنگ ترم

شده.هی بگذریم چقدر تولدت غریبه عشقم چقدر غریب.هیچ کس و

نمیخوام دعوت کنم میخوام فقط خودم باشم و اون نگاه قشنگت که

تو قاب.تولدت مبارک عشقم.بزار برم دوست ندارم بعد 5 سال اون نگات

اشکامو ببین خیلی دوست دارم تولدت مبارک گل من.تولدت مبارک.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,ساعت 11:2 نویسنده sh |

3 روز مونده به تولد.چقد دوست داشتم کنارم بودی و برات یه

جشن قشنگ میگرفتم.الانم برات میگیرم تمام بهشت زهرارو

گل بارون میکنم چراغونی میکنم وای که چقدر مهمون داریم

عشقم ؟پیر تا جونو دعوت میکنم دنیارو زیر پات میریزم.ولی

....وقتی نمیتونم لمست بکنم یه بوس قشنگ نثارت بکنم

مهمون م میخوام چیکار دنیارو میخوام چیکار فقط میتونم روح

پاکتو حس بکنم عشق من توووووووووووووووووولدت مبارک.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,ساعت 12:15 نویسنده sh |

سلام گلکم نمیدونم چرا انقد دلم گرفته الان که دارم مینویسم

دارم گریه میکنم نمیدونم چرا بغض تو گلوم مونده من فقط تو رو

میخوام فقط تورو بخدا هیچکس به غیر از تو من و بخاطر خودم

نمیخواد فرشته من میدونم جای تو خیلی تو اون دنیا خوب ولی

چرا چرا رفتی.گل من خیلی دوست داشتم کنارم بودی خیلی

چون فقط به حرفای تو اعتماد دارم چون فقط تو اغوش تو احساس

ارامش میکنم کودک درونمم اذیتم میکن میبینی چقد بدبخت شدم

اخه وقتی تو نباشی من بدبخت میشم دیگه .دیگه خانومیت اون

ریاست قبلی و نداره ساکت شده فقط تو خودش فقط شاید

بخنده ولی تو دلش به بدبختی خودش میخنده بی تو نه تنها

من بلکه دنیام بدبخت بدبخت.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:,ساعت 23:32 نویسنده sh |

عشقم دلم هواتو کرد بخدا دیگه طاقت دوریت و ندارم بسه 4 سال

ازت دور بودن بسته.همه چیزت و ازم دور کردن اون نگاه قشنگت

و اون اهنگی که برام خوندی یادته اهنگ بی وفا خراطها بود با

گیتار برام خوندی گفتی وقتی ازم دلگیر شدی این و گوش بده

شده بود اهنگ من و تو الان دیگه تمام اهنگای خراطها شده

برا من ارومم میکن هیچ وقت نزاشتی  گوش بدمش میگفتی

خانومی اگه گوش بدیش دوسم نداری منم چون دوست

داشتم گوش نمیدادم ای دلم چقد دلم برا اون روزا تنگ شده

برای کنار تو بودن تو اغوش تو بودن غرق بوسای قشنگت شدن

میدونی چرا رفتی اخه پاییز به من حسودیش شد دیدش فقط

برگ داره اومد گل من و ازم گرفت لعنت به تو پاییز لعنت....


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:,ساعت 16:36 نویسنده sh |

اجازه خدا؟

میشه برگمو بدم میدونم امتحان تموم نشده ولی من دیگه خسته شدم.

میخوام برم پیش عشقم میخوام برم.اخه دنیا بدون اون معنی نداره بزار

برم خدایا بزار برم.دارم از دلتنگیش میمیرم دیگه نمیخوام نفس بکشم

تو اومید نفس کشیدنم بودی.خدایا لااقل بزار بیاد تو خوابم 1سال نیومده

تو خوابم 1سال اون روی ماهشو ندیدم.تنها چیزی که تو رو یادم میاره

پاییز و اون دریا.دیگه حتی به دیدنشن نمیرم ماماینا دیروز از شمال اومدن

ولی من نرفتم برم دردم زیاد شه برم غمم زیاد شه برم یاد دستای مهربونت

بیوفتم که کمک خواستی وهیچ کس نیومد به دادت برسه .هنوزم دنیامی

هنوزم سرورمی.دلم بجور برات تنگ میترسم بیام سر مزارت بخدا میترسم

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا من و ببر پیش عشقم خواهش میکنم

دنیات و نمیخوام ادماشو نمیخوام فقط عشقم و میخوام فقط همین من و ببر

ببر پیش عشقم فقط همین.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:,ساعت 12:37 نویسنده sh |

دلم بدجور برات تنگ خواستم بیا سر مزارت ولی نمیزارن

بخدا قسم نمیزارن میدونم بدم میدونم 1 سال نیومدم

پیشت نمیزارن عشقم میگن میری میای 1هفته بیمارستان

میوفتی بابا این دل من این دلم مگه عاشق نیست مگه

عشقشو نمیخواد چرا نمیزارید بره پیشش چرا ضربانای

قلبم نامنظم شده گاهی انقدر درد میکنه که میگم اخجون

دارم میرم پیش عشقم من ادم خوب نبودم ونیستم که خدا

نمیزاره بیا پیشت هم از پاییز بدم میاد هم دریا چقد تو ساحل

من و منتظر تو نگه داشت نیومدی عشقم نیومدی چراااااااااااااا

3سال کارم شده گریه فقط گریه زود رفتی گلم زود رفتی.....

فقط بارون که درد من ومیدونه میبینی بعضی روزا چقد شدید

میشه اون روزا من و بارون مسابقه میزاریم همیشه ام من

برنده ام بعضی وقتی بهش میگم هی اروم بریز اشکاتو عشق

من تو قبر تنش میلرزه تو رو خدا اروم بریز رو سنگ قبرش

بخدا میام پیشت به همین زودیا میام ....


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,ساعت 16:31 نویسنده sh |

در دادگاه عشق ... قسمم قلبم بود وكيلم دلم و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان .
قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام كرد و پس محكوم شدم به
تنهايي و مرگ . كنار چوبه ي دار ا ز من خواستند تا اخرين خواسته ام را بگويم و ومن
گفتم : به تو بگويند ... دوستت دارم


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,ساعت 16:27 نویسنده sh |


پسر نگاهي به دختر کرد و گفت حالا که کنار ساحل هستيم بيا يه آرزوي قشنگ بکنيم

دختر با بي ميلي قبول کرد پسر چشماشو بست و گفت کاشکي تا آخر دنيا عاشق

هم بمونيم ... بعد به دختر گفت حالا تو آرزوتو بگو دختر چشماشو بست و خيلي

بي تفاوت گفت کاشکي همين الان دنيا تموم بشه ... وقتي چشماشو باز کرد پسر

رو نديد فقط چند تا حباب رو آب ديد ...

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,ساعت 16:24 نویسنده sh |

ما ادمها همیشه صدای بلند رو میشنویم غافل اینکه خوبها

اسون میان وبی صدا میرن.بی صدای بی صدا اونم شاید خوب

شاید که نه حتما خوب بود که بی صدا رفت چرا رفتی نگفتی

بعد مرگ تو چه بلای سر من میاد نگفتی خانومیت بی پناه میشه

نگفتی خانومیت دیگه امیدشو از دست میده بزار بیام پیشت بزار

بیام بیام ودوباره بشم خانوم تو توام بشی سرور من.بزار بیام

هیچ وقت جرئت نداشتم اون تیغ لامسب وبکشم روشاهرگمو

تموم میترسم هم از تیغ هم این که بخاطر این کارم دیگه نشی

سرور خانومیت.اسون رفتی از پیشم دریا ازت متنفرررررررررررررم.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:,ساعت 19:35 نویسنده sh |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد